بی تو دل من پر از تمناست بیا...

دل من شکسته تر از شیشه های شهر شماست

بی تو دل من پر از تمناست بیا...

دل من شکسته تر از شیشه های شهر شماست

تولدت مبارک

<br/><a rel="nofollow noopener" href="http://i32.tinypic.com/21ai6qe.jpg" target="_blank">View Raw Image</a>

چند وقتی بود که دیگه تو وبلاگم نمی نوشتم گفتم بیام واسه تولدم بنویسم، تو گذشته که می نوشتم یه بهونه ای یه امیدی داشتم اینکه شاید یه روز بیاد بخونه، اما الان به چه امیدی بنویسم؟ دیگه نمی دونم کسی که دوسش دارم به وبلاگم سر می زنه یا نه، آخه خیلی وقته که ازش خبر ندارم چون دیگه دوستم نداره، نمی دونم شاید از اول هم دوستم نداشت، اما من که دوسش دارم. ولی یه رابطه خوب و موفق یک رابطه دو طرفه است. تجربه سختی رو پشت سر گذاشتم، تجربه ای که همیشه تو ذهنم می مونه. گذروندن روزهایی رو که باید کسی رو که خیلی برام عزیز بود رو به اجبار فراموش می کردم چون خودش ازم اینو خواسته بود.
اصلا باورم نمی شد همه چیز باید برام فقط یه خاطره بشه. چیزهایی رو که خیلی سخت به دست آورده بودم رو باید خیلی راحت از دست می دادم، هیچ وقت دلیلشو نفهمیدم که چرا رفت؟ همیشه پیش خودم می گفتم شاید یکی دیگرو دوست داشته باشه به خاطر همین هم خیلی راحت رفتم، و هیچ وقت هم دلیلشو نپرسیدم. اما یادته ازت اجازه گرفتم که می تونم دوستت داشته باشم به خاطر همین می خوام بازم بهت بگم دوستت دارم.
می خواستم تو اسفند ماه که تولدم بود می نوشتم، اما نشد، نتونستم. دوست داشتم به جای اینکه تولد خودم رو جشن بگیرم تولد دردونم رو تولد کسی رو که حالا دیگه اون همه کسم بود رو جشن بگیرم. حالا می دونی چرا امروز دارم می نویسم؟ سال پیش رو یادت می یاد؟ جشن تولد گرفته بودی، اون شب اولین باری بود که تونستم با تو صحبت کنم و تولدت رو تبریک بگم. حالا که دارم می نویسم یکسال از اون شب می گذره، دو باره شب تولد تو شده و دوست داشتم منم می تونستم بگم تولدت مبارک.

اینم دل نوشته من بود برای تو
برای تو که نمی تونم رهات کنم
تولدت مبارک

عزیز دردونم عیدت مبارک

عیدت مبارک نازنین دوست دارم فقط همین
بعد از تو دیگه این دلم مونده همیشه رو زمین
عیدت مبارک مهربون جات خیلی اینجا خالیه
تو نیستی اما عطر تو همیشه این حوالیه
عیدت مبارک سال نو باشه مبارک چشات
تو عکس تو بو سه ی من می شینه این بار تو نگات

بدون عزیزم که دلم عشقت فریاد می زنه
امشب میخواد به یاد تو اشکاشو هاشور بزنه
عیدت مبارک نازنین تنها تو تو قلب منی
تو این هجوم بی تپش مرحم زخمهای تنی

عیدت مبارک سال نو باشه پر از عشق واسه تو
الهی هر جا که باشی خدا باشه پناه تو
همیشگی ترین من الهی صد ساله بشی
عیدت مبارک عزیزم هر جای دنیا که باشی
همیشگی ترین من الهی صد ساله بشی
عیدت مبارک عزیزم هر جای دنیا که باشی

سالهاست که
عشق آغاز شده است!

و چه عشقم سبک، که نسیمی بردش از یادت

 

چشمم تر است
که چرا شب برایم قصه عشق نخواند
که چرا روز خیالم به دلت چنگ نزد
که چرا ثانیه ها
نگاهم را به چشمت نبافت
و چه عشقم سبک
که نسیمی بردش از یادت
این همه وزنه عشقت به پام زنجیر است
زمینم خیس است
چرا در چهار دیواری که وفا از من و تو ساخت کنون من نیستم
چرا آنروز که گوشم از صدایت پر بود
روزی دیرین است
تو کنارم ولی
عصر یخبندان تنم نزدیک است
نگرانم شاید
که خیالت به غریبی سیر است
شیلا شعربافیان

چشمت روشن دردونه
ان شالله خودت حاج خانم بشی

دل شکسته

تا حالا این حس رو تجربه کردی ...

دیدی که چه حس قشنگیه ...

تا حالا دلت خواسته که همیشه و همه جا در کنار

یکی باشی ...

تا حالا دلت خواسته به کسی بگی دوستت دارم ...

تا حالا دلت خواسته خودتو برای کسی فدا کنی ...

تا حالا شبها، وقتی همه خوابن، تو خلوت خودت

به خاطر وجود کسی گریه کردی ...

تا حالا خدا را به خاطر خلقت کسی ستایش کردی ...

آره ؟؟!!!

به این میگن عشق ... !!!

خدایا!

 

خدایا !

بحران زده ام، نمی دانم به کجا رو کنم! به چپ و راست رو می کنم، به پس و پیش و فقط ظلمت را می بینم. به درون رو می کنم، ستاره ای می بینم خدایم! تو آن ستاره ای، و اگر تو با منی، درون من، کنار من، هیچ نیرویی در این دنیا نمی تواند مرا شکست دهد. هر چه جلال است، از آن توست! خدایم! حتی اگر در هیاهوی روزمرگی تو را از یاد ببرم، تو مرا فراموش نخواهی کرد خدایم! تو در تمامی مشکلات و دشواری های زندگی، نیرو و اقتدار منی خدایم! راهی نمی بینم و آینده پنهان است اما مهم نیست، همین کافی ست که تو همه چیز را می بینی.

پس ای شنونده دعاهای من! ای آنکه بی پاسخ نگذاشته ای هر آنچه خواستم! ای آنکه هنوز هم معجزه می کنی! ای آنکه شرمسارم از آن چیزی که به من دادی و من ندیدم و شکرت نکردم! ای نگاهدارنده مسافران غریب عرفانت! ای موسیقی بی کلام عشق! ای رود زلال روح من! ای خداوند شایسته خداوندی! ای خجسته! ای صاحب انسان و مَلَک! ای قدرت مطلق کائنات! ای خدای کوه، خورشید، دنیا، گُل، پروانه، شبنم!

تو را قسم به وصف بی پایانت! تو را قسم به لحظه دعا! تو را قسم به لحظه توبه! تو را قسم به لحظه گریه!تو را قسم به لحظه ای که دلم شکست!

خداوندا ما را به رحمتت مورد قضاوت قرار ده نه به عدالتت چرا که رسوای جهانیم!

خداوندا مرا در اوقات تنهایی و نیازمندی تنها مگذار ای رحیم و بخشنده!

خداوندا به نجات من هم بیا. مرا موهبت آن بخش که در تو زندگی کنم پیش بروم و نفس گسیخته را بکشم. مباد که از یاد ببرم تو پناه و آسایش من هستی!

خداوندا نگذار از تو بخواهم، بیشتر از آنچه که داده ای!

یا لطیف!

هم اکنون که دست به بالا آورده ایم و از اعماق دل در کران کهکشانها بر وجود لایتناهییت دعا میکنیم و با تمام کوچکی خود، خداوندیه بی پایانت را بانگ می زنیم بر ما اجابتی کن این دعا را!

آمین

خیلی وقت سایتو بر سر ندارم

خیلی وقت سایتو بر سر ندارم
چشم به در دارم ازت خبر ندارم
خیلی وقت زیر رگبار محبت
پای رفتن دارم، همسفر ندارم
تو برام همه کسی تو برام هم نفسی
نمی دونم که چرا تو به من نمی رسی
جای امن بودنم گرمی آغوش توست
دلی دارم نازنین که همیشه پیش توست
کی به تو گفته دیگه تو رو نمی خوام
با دلی عاشق به دنبالت نمی آم
کی به تو گفته دیگه دوستت ندارم
گله بوسه بر سر رات نمی کارم
به من بگو کدوم صدا با تو هنوز عاشقانه می خونه
کدوم دل درد آشنا مثل دل من به پات می مونه
شبای من بدون تو یه آسمون بی ستارست
بودن تو برای من مثل تولدی دوبارست
خیلی وقت سایتو بر سر ندارم
چشم به در دارم ازت خبر ندارم
خیلی وقت زیر رگبار محبت
پای رفتن دارم، همسفر ندارم

وصیت نامه امیرالمؤمنان علی (ع)

پسرم حسن! تو و همه فرزندان و خاندانم و هر کس را که این نامه به او می رسد، به امور زیر سفارش می کنم:

- هرگز تقوای الهی را از یاد نبرید و کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید.

- همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا، متحد باشید و از هم جدا نشوید. همانا از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود: "اصلاح میان مردم، از نماز و روزه دائم، افضل است و چیزی که دین را نابود می کند، فساد و اختلاف است." و لا حول و لا قوة الّا بالله العلی العظیم!

- نزدیکان و خویشاوندان را از یاد نبرید. صله رحم کنید که صله رحم، حساب انسان را نزد خدا آسان می کند.

- الله الله درباره یتیمان! مبادا گرسنه و بی سرپرست بمانند!

- الله الله با همسایگان خوش رفتاری کنید! پیامبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم برای همسایگان از همسایه خود، ارث قرار می دهد.

- الله الله درباره قرآن! مبادا دیگران در عمل کردن به قرآن بر شما پیشی گیرند!

- الله الله درباره نماز؛ چرا که نماز، ستون دین شماست.

- الله الله درباره ماه رمضان، که روزه آن ماه، سپری است برای آتش جهنم!

- الله الله درباره جهاد در راه خدا! از مال و جان خود در این راه، کوتاهی نکنید.

- الله الله درباره زکات مال؛ که زکات آتش خشم الهی را خاموش می کند!

- الله الله درباره امت پیامبران! مبادا مورد ستم قرار گیرند!

- الله الله درباره صحابیان پیامبرتان؛ زیرا رسول خدا درباره آنان سفارش کرده است!

- الله الله درباره فقرا و تهیدستان! آن ها را در زندگی خود شریک کنید.

- الله الله درباره بردگان و کنیزان، که آخرین سفارش پیامبر درباره آن ها بود.

- با مردم به خوشی و نیکی رفتار کنید، همان طوری که قرآن دستور داده است و به ملامت مردم، ترتیب اثر ندهید.

- امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید. نتیجه ترک آن، این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد. آن گاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعای آن ها مستجاب نخواهد شد.

- بر شما باد هنگام معاشرت، فروتنی و بخشش و نیکویی درباره یکدیگر! از کناره گیری از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید!

- کارهای خیر را به مدد یکدیگر و به صورت گروهی انجام دهید و از همکاری در گناهان و چیزهایی که موجب کدورت و دشمنی می شود، بپرهیزید!

- از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است!

خداوند، نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیامبرش را در حق شما حفظ فرماید. اکنون با شما وداع میکنم و شما را به خدای بزرگ می سپارم و سلام و رحمتش را برای شما می خوانم.

سینه ها جای محبت، همه از کینه پر است

به که باید دل بست؟
به که شاید دل بست؟
سینه ها جای محبت، همه از کینه پر است
هیچکس نیست که فریاد پر از مهر تو را، گرم، پاسخ گوید
نیست یک تن که در این راه غم آلوده عمر، قدمی، راه محبت پوید
خط پیشانی هر جمع، خط تنهاییست
همه گلچین گل امروزند
در نگاه من و تو حسرت بیفرداییست
به که باید دل بست؟
به که شاید دل بست؟
نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد، نقشه ای شیطانیست
در نگاهی که تو را وسوسه عشق دهد، حیله ای پنهانیست
از وفا نام مبر، آنکه وفا خواست، کجاست؟
ریشه عشق، فسرد
واژه دوست، گریخت
سخن از دوست مگو، عشق کجا؟ دوست کجاست؟

باور نکن

باور نکن تنهایی ات را
من در تو پنهانم، تو در من
از من به من نزدیکتر تو
از تو به تو نزدیکتر من

باور نکن تنهایی ات را
تا یک دل و یک درد داری
تا در عبور از کوچة عشق
بر دوش هم سر می گذارید

دل تاب تنهایی ندارد
باور نکن تنهایی ات را
هر جای این دنیا که باشی
من با توام تنهای تنها

هر جای این دنیا که باشی
من با توام تنهای تنها

من با توام هر جا که هستی
حتی اگر با هم نباشیم
حتی اگر یک لحظه، یک روز
با هم در این عالم نباشیم

حتی اگر یک لحظه، یک روز
با هم در این عالم نباشیم

این خانه را بگذار و بگذر
با من بیا تا کعبه دل
باور نکن تنهایی ات را
من با توام منزل به منزل

با من غریبگی نکن، با من که درگیر تو ام

منو درگیر خودت کن،
تا جهانم زیرُ رو شه،
تا سکوت هر شب من با هجومت روبرو شه،
بی هوا، بدون مقصد،
سمت طوفان تو می رم،
منو درگیر خودت کن، تا که آرامش بگیرم،
با خیال تو هنوزم،
مثل هر روز و همیشه،
هر شبِ حافظه من، پُر تصویر تو می شه،
با من غریبگی نکن،
با من که درگیر تو ام،
چشماتو از من بر ندار،
من مات تصویر تو ام،
با من غریبگی نکن،
با من که درگیر تو ام،
چشماتو از من بر ندار،
من مات تصویر تو ام،
من مات تصویر تو ام.
تو همین جایی همیشه،
با تو شب شکلِ یه رویاست،
آخرین نقطه دنیا تو جهان من همین جاست،
تو همین جایی و هر روز من به تنهاییم دچارم،
منو نزدیک خودم کن تا خودم رو یادم بیارم،
با خیال تو هنوزم مثل هر روز و همیشه،
هر شبِ حافظه من، پُر تصویر تو می شه،
با من غریبگی نکن،
با من که درگیر تو ام،
چشماتو از من بر ندار، من مات تصویر تو ام،
با من غریبگی نکن،
با من که درگیر تو ام،
چشماتو از من بر ندار، من مات تصویر تو ام، من مات تصویر تو ام.