یه مدتی بود آروم شده بودم دیگه سرم تو کاره خودم بود به کسی کاری نداشتم، صبح از خواب پا می شدم، می رفتم بیرونُ شب که می شد می رسیدم خونهُ خوابم می برد. تا اینکه دوباره تو اومدی دوباره زنگ زدی، می دونی بعد از چند وقت بود؟ می دونی چه چیزهایی رو دوباره برام تازه کردی از دل زخم خوردم بازم خون اومد، نه هیچ چیزی نمی دونی اصلا یک بار شد خودت رو بزاری جای من؟ دیگه کم کم داشت باورم می شد که بازیچه شدم. مگه من آدم نبودم مگه من احساس نداشتم، مگه من قلب ندارم چرا دلمو می شکنی؟ چرا؟ منو داغون می کنیُ باز می گی خداحافظ. خیلی اذیت شدم خیلی اذیتم کردی، من گریه می کردمُ تو نمی دیدی. دلم دوباره شکست، خستم خیلی خستم.
این دعای قشنگیه، دوست دارم بخونی...
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی، و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد، و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد، و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی .آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی. برایت همچنین آرزو دارم دوستانی داشته باشی، از جمله دوستان بد و ناپایدار، برخی نادوست، و برخی دوستدار که دستکم یکی در میانشان بیتردید مورد اعتمادت باشد. و چون زندگی بدین گونه است، برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی، نه کم و نه زیاد، درست به اندازه، تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد، که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد، تا که زیاده به خودت غرّه نشوی و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی نه خیلی غیرضروری، تا در لحظات سخت وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند چون این کارِ سادهای است، بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند و با کاربردِ درست صبوریات برای دیگران نمونه شوی. و امیدوارم اگر جوان هستی خیلی به تعجیل، رسیده نشوی و اگر رسیدهای، به جواننمائی اصرار نورزی و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند. امیدوارم سگی را نوازش کنی به پرندهای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد چرا که به این طریق احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان. امیدوارم که دانهای هم بر خاک بفشانی هرچند خُرد بوده باشد و با روئیدنش همراه شوی تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد. بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی زیرا در عمل به آن نیازمندی و برای اینکه سالی یک بار پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: «این مالِ من است «فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است! و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی که اگر فردا خسته باشید، یا پسفردا شادمان باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید. اگر همهی اینها که گفتم فراهم شد دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم...
نباشی تو دنیا می خوام نباشه, این روزگار روزگارش سیاه شه, دلم واسه کی جز خودت فدا شه, نباشی تو دنیا می خوام نباشه.عشق تو آبرویه من, داشتنت آرزویه من, اسم قشنگت با یه بغض, همیشه تو گلویه من, جز تو کسیرو ندارم, سر رویه شونش بزارم, خودت میدونی نازنین, که من چه قدر دوست دارم, نباشی تو دنیا می خوام نباشه, این روزگار روزگارش سیاه شه, دلم واسه کی جز خودت فدا شه, نباشی تو دنیا می خوام نباشه.
دوباره دل هوای ، با تو بودن کرده ...~ نگو این دل ، دوری عشقت و باور کرده ...~ دل من خسته از این دست به دعاها بردن ...~ همه آرزوهام با رفتن تو مردن ... ~