بی تو دل من پر از تمناست بیا...

دل من شکسته تر از شیشه های شهر شماست

بی تو دل من پر از تمناست بیا...

دل من شکسته تر از شیشه های شهر شماست

خدایا!

 

خدایا !

بحران زده ام، نمی دانم به کجا رو کنم! به چپ و راست رو می کنم، به پس و پیش و فقط ظلمت را می بینم. به درون رو می کنم، ستاره ای می بینم خدایم! تو آن ستاره ای، و اگر تو با منی، درون من، کنار من، هیچ نیرویی در این دنیا نمی تواند مرا شکست دهد. هر چه جلال است، از آن توست! خدایم! حتی اگر در هیاهوی روزمرگی تو را از یاد ببرم، تو مرا فراموش نخواهی کرد خدایم! تو در تمامی مشکلات و دشواری های زندگی، نیرو و اقتدار منی خدایم! راهی نمی بینم و آینده پنهان است اما مهم نیست، همین کافی ست که تو همه چیز را می بینی.

پس ای شنونده دعاهای من! ای آنکه بی پاسخ نگذاشته ای هر آنچه خواستم! ای آنکه هنوز هم معجزه می کنی! ای آنکه شرمسارم از آن چیزی که به من دادی و من ندیدم و شکرت نکردم! ای نگاهدارنده مسافران غریب عرفانت! ای موسیقی بی کلام عشق! ای رود زلال روح من! ای خداوند شایسته خداوندی! ای خجسته! ای صاحب انسان و مَلَک! ای قدرت مطلق کائنات! ای خدای کوه، خورشید، دنیا، گُل، پروانه، شبنم!

تو را قسم به وصف بی پایانت! تو را قسم به لحظه دعا! تو را قسم به لحظه توبه! تو را قسم به لحظه گریه!تو را قسم به لحظه ای که دلم شکست!

خداوندا ما را به رحمتت مورد قضاوت قرار ده نه به عدالتت چرا که رسوای جهانیم!

خداوندا مرا در اوقات تنهایی و نیازمندی تنها مگذار ای رحیم و بخشنده!

خداوندا به نجات من هم بیا. مرا موهبت آن بخش که در تو زندگی کنم پیش بروم و نفس گسیخته را بکشم. مباد که از یاد ببرم تو پناه و آسایش من هستی!

خداوندا نگذار از تو بخواهم، بیشتر از آنچه که داده ای!

یا لطیف!

هم اکنون که دست به بالا آورده ایم و از اعماق دل در کران کهکشانها بر وجود لایتناهییت دعا میکنیم و با تمام کوچکی خود، خداوندیه بی پایانت را بانگ می زنیم بر ما اجابتی کن این دعا را!

آمین