بی تو دل من پر از تمناست بیا...

دل من شکسته تر از شیشه های شهر شماست

بی تو دل من پر از تمناست بیا...

دل من شکسته تر از شیشه های شهر شماست

او از من رنجیده است...

او ز من رنجیده است... آن دو چشم نکته بین و نکته گیر، در من آخر نکته ای بد دیده است ... من چه می دانم که او با چه مقیاسی مرا سنجیده است؟ من همان هستم که بودم ،!!! شاید او چون مرا دیوانه خود دیده است، بیوفائی می کند تا بلکه من دور از دیدار او عاقل شوم!!! او نمی داند که من دوست می دارم جنون عشق را !! من نمی خواهم که حتی لحظه ای لحظه ای از یاد او غافل شوم.

Image Hosted By Imagehigh.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد